- چی می خوای مسلمم
- دلتنگ رفتنم....
- مسلم، دلش رو تو مشت حسین گذاشت و...رفت کوفه.....دیگه دلی نداشت که توی غربت کوفه بگیره ،یا تنگ بشه،.... اگر مسلمی، چرا تسلیم نیستی.... اگر دل دادی چرا بی دل نیستی...
- دلم گرفته مرتضی،دلم گرفته......این همه چراغ توی این شهر، هیچکدوم چشمامو روشن نمیکنه... این همه چشم توی این شهر، مرتضی ...هیچکدوم دلموگرم نمیکنه .....مرتضی اینجا همه میدَوَن که زنده بمونَن....... هیچکس نمیدَوه که زندگی کنه....اینجا هَمَش شده زمین ...دیگه آسمونی نداره این شهر.......من دلم آسمون میخواد مرتضی...آسمون...
- وقتی دلت آسمون داشته باشه چه تو چاه کنعان باشی ،چه تو زندان هارون،آسمون آبی بالا سرِته.
- آخه از کجا این آسمونو پیدا کنم مرتضی....
-فقط چشماتو باز کن تا آسمونِ چشمایِ صاحبتو بالای سرت ببینی...زمین و آسمون ازچشمای اون نور میگیرن پسر ، چشماتو رو خودت ببند مسلم........ببند...
قسمتی از بخش اولِ فیلم خداحافظ رفیق